هميشه با من يكرنگ بودي...
سياهم مي كردي!
هميشه با من يكرنگ بودي...
سياهم مي كردي!
سخت است میدانی...
اینهمه دل در دنیا هست , که هیچ کدام برایم تنگ نمیشود....
بی حوصلگی یعنی دوتا هدفون...
قفل رو یه موزیک...
تنهایی یعنی روزهای روتین...
غرق تو دنیایی مجازی...
بغض یعنی یکی بپرسه دردت چیه بگی " نمیدونم "
به تو که فکر می کنم
بی اختیار
به حماقت خود لبخند می زنم
سیاه لشکری بودم
در عشق تو
و فکر می کردم بازیگر نقش اولم ...
افسوس...
باران کـه میبـارد...... دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود..... راه می افـتم ... بـدون ِ چـتـر ... من بـغض می کنـم ....آسمـان گـریـه ..
آدمای دلتنگ …
وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن یهو سرشون رو برمیگردونن اونوری …
یکم ثابت میشن ؛ یواش یواش چشماشون پر اشک میشه …
این روزها در من حالت فوق العاده اعلام شده است …
بیش از حد مجاز دلتنگ شده ام !!!
دلتنگی یعنی خلوت تنهاییت
از آسمون پاییزی ابری تر باشه !
سـخت است בرڪ ڪرבטּ בخـترے ڪـﮧ غم هآیش را خوבش میـבانـב و בلش
ڪــــــــــــﮧ همــــــــــــﮧ تنهــــــــــــآ لبـخـــــنـבهـــــــــــــــــــایش را مے بیننـב
ڪــــــــﮧ حســــــــــــــرت مے خـورنـב بـخــــــــــــآطر شــــــــــاב بوבنش ...
بـخـآطر خـنـבه هــــــــایش ...
و هیـــــچ ڪس جــــــــــز همـــــــــــــــاטּ בخـتر نمیـבآنـב چقـבر تنهــــاست ...
از بــــــــــــــــاخـــــــتـــــــטּ...
از زنــــــــבگـــــــــــــــــے ...
ای کاش روزهای دلتنگی من هم
مثل دوست داشتن های تو کوتاه می شد
آن چیزی که تنگ شده دل است برای تو و جهان است
برای من جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی تا آدم گاهی آنجا جان بدهد
مثلا آغوش تو جان می دهد برای جان دادن …
دلتنگی ، پیچیده نیست …
یک دل … یک آسمان … یک بغض … و آرزوهای ترک خورده !
دلتنگی همیشه همراهم می آید
مثل سایه بی ردپا …
دلتنگى
حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره
تمنای بودنش را می کند
از ساعت متنفرم
این اختراع غریب بشر که مدام
جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد
بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه…
محکم بغلت کنه…
بذاره اشک بریزی راحت شی….
بعد آروم تو گوشت بگه: ” دیوونه من که باهاتم “
کاش روزهــــــــــــای دلتنگی ِ مـــــــــــن.....
مثل ِ "دوست داشتن های" تو کوتاه می شد .
کاش............
تعداد صفحات : 18