بـے آنکـﮧ اجازه بگیرב
قــَلبم را اسیر نگاه خویش کرב
و مَـטּ نیز بـے آنکـﮧ بـבانم چرا
چشمانَم را بـﮧانتظار نگاهَش روانـﮧ ساختم
و פـال بـے آنکـﮧ بخواهم
בر فراقش گونـﮧ هایم را میزباטּ شـَبنم چشمانـَم ساختـﮧ ام
بـے آنکـﮧ اجازه بگیرב
قــَلبم را اسیر نگاه خویش کرב
و مَـטּ نیز بـے آنکـﮧ بـבانم چرا
چشمانَم را بـﮧانتظار نگاهَش روانـﮧ ساختم
و פـال بـے آنکـﮧ بخواهم
בر فراقش گونـﮧ هایم را میزباטּ شـَبنم چشمانـَم ساختـﮧ ام
کاش قبل از اینکه به من بگی : دوستت
دارم
خوب فکراتو میکردی
چون چراغی رو تو دلم روشن کردی
که خاموش کردن اون چراغ به مرگ من ختم
میشه...
امروز را به حساب جمعه بگذار
دلتنگی ات را به دوش می کشمــ
فردا می روی و جای خالی اتــ
سه نقطه های شعرهای من می شود
ببین! مرد باش و یک شب نخوابــ
پشت بام را از ستاره ها چیده امــ
سیگارت را بکش، دعوایت نمی کنمــ
اصلا
فردا صبحــ
بند کفش هایت را من میبندمــ
تا آخرین ایستگاه می رسانم اتــ
گریه هم نمی کنمــ
ببین! نخوااااااابــ
امشب را به دیری فردا نسپار
می دانم فردا می روی و…
ومن چون زنی تنها هر شبـ
آغوش مردی را به تن می کشمـ
که سالهاست مرده استـ.
که سالهاستـ…
خواب رفته استـ
کاش من خواب تو بودمـ!
عـــاشق ِ اون لــحظه ای هستم ..
کـه عـشقـم اسـمم ُ جـوری صــدا مـیکنه ، کـه نـمیتونـم در جـوابـش چـیزی بـگم جـــز:
((جـــــان دلـــم؟؟؟))
آدما..........
گاهی لازمه چند وقــت کرکره شونو بکشن پاییـــن
یه پارچـــه سیـاه بزنن درش و بنـویسن:
کسی نمـــــــرده
فقط دلـــــــــم گرفتــــــه!!!...
وقتی مرا بغــــــــل میکنی
چنان جاذبه ی آغوشـــــت
به جاذبه زمین غلبـــــه میکند
که روحم به پــــرواز در می آید…
می گن چرا انقدرتحت فشارش گذاشتی ؟ سکوت می کنم
می گن چرا نمی ذاری هرکاری که می خواد بکنه ؟ سکوت می کنم
می گن چرا اگر بهت توجه نکنه ازش دلخور می شی ؟ سکوت میکنم
می گن چرا وقتی می ره با یکی دیگه اشک می ریزی ؟ سکوت می کنم
می گن چرا تمام لحظه هات رو در حسرت با اون بودن خراب می کنی ؟ سکوت می کنم
می گن چرا همش به یاد خاطرات قدیمیت غصه می خوری ؟ سکوت می کنم
می گن چرا همه ی کارهاشو زیر نظرداری ؟ سکوت می کنم
“ ﺷﻤﺎ ”
ﮔﺮﭼﻪ ﻭﺍﮊﻩ ﻣﺤﺘﺮﻣﯽ ﺳﺖ
ﻭﻟﯽ
“ ﺗﻮ ” ﺷﺪﻥ ﻟﯿﺎﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍهد
که تو داری . . .
دوستت دارم طوری که هیچ کس این گونه دوستت نداشته و ندارد . . .
خوشــــــــــبختی داشتن کســـــی است
که بیشـــتر از خـــودش
تــ ــ ــ ــ ــو را بــخواهد
و
بیشـــتر از تــ ـ ـ ـ ـــو
هیـــــ♥ــــــچ نخواهد
و
تــــــ♥ــــو ...
برایش تـــ ــ ــ ــمام زندگی باشی ...
به سلامتی بارون!
به سلامتی بارون که معلوم نیست...
چند گیگ حافظه داره ...
که این همه خاطره توش ذخیره شده!!..
در من....،
آدم برفی ای است....،
که عاشق آفتاب شده!....،
و این....،
خلاصه همه داستان های عاشقانه جهان است....،
ای کــاش ...،
دستانــم ، ان قــدر بزرگــ بود ...،
کــه مــی توانستــم ...،
چــرخ و فلکــ دنیــا را ...،
بــه کــام تــو ...
بچرخانــم ...
باران مرا یاد چتر می اندازد ...
و چتر مرا یاد قرارمان ...
قرارمان که یادت هست ؟
اینکه آغوشت را چتر کنی...
تا چشمهایمان بیش از این خیس نشوند ؟؟؟!
راه که میروی ، عقب می مانم
نه برای اینکه نخواهم با تو هم قدم باشم
میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم
میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد …
تو فقط برای منی !
نگــــــاهـم کـــرد،،،
ارام و بــــی صـــــــــــــدا...
نگــاهی پــــر زخواهـــــش
نگــــاهی خــــیس و غـــــــــــــــمبار،،
ولـــــی افســـــوس!!!!!!!!!
نگاهــــش بــرای مانــدنم نبــود،،
التمـــاسی بود بــــرای رفــــتنم،،!!!!!
هميشه منتظر كسي باش
كه تو رو با همه ديوونگيت و خل بازيات قبول داشته باشه
و تو رو به همه نشون بده و بگه:
اين ديوونه خل.....عشق و جيگر منه
تعداد صفحات : 4